سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ایمانِ کسی برای خدا خالص نمی شود، تا آن که خداوند، نزدش از خودش، پدرش، مادرش ، فرزندانش، خانواده اش و هر آنچه از مردم دارد، محبوب تر باشد . [امام صادق علیه السلام]
 
سه شنبه 92 مهر 16 , ساعت 11:48 صبح

سلام بر بندگان درگاهم. بزودی در اینمکان پرده از رازهای گوناگون برخواهم داشت. 

? پاره دوم 

سالهای مدیدی بود که میخواستم سکوت ازلی خود را به بهانه‌ای بشکنم. چه بهانه‌ای بهتر از اینکه من تنها تا هزار سال دیگر بیشتر زنده نخواهم بود؟ ( به همین دلیل نامم شیطان هزاره سوم است) 

خوب میدانم که هزار سال برای بیان جفایی که از سوی رفیق قدیمم به من رفته هرگز کافی نیست. البته من میتوانم همه ماجرا های بی پایان را در یک آن بیان کنم منتها چون شما آدمیزادگان هنوز نوعیت مغزتان حتی مادون آنالوگ است، مجبورم دندان به جگر پاره بفشرم و آرام آرام آنطور که بتوانید هضم کنید بنالم. 

جایم بد نیست. سایه طوبی را برسر، جویی روان از شراب در کنار و گهکاه پاچه طیهوری چاق ویا حوری داغ در دست دارم. 

دوست قدیمی که در بالا به جفایش اشاره کردم کسی نیست جز خدا. خدایی که همه را از انس و جن و خود بدبختش و من مظلوم را سر کاری گذاشت که هیچ امیدی برای رهیدن از هزار توی تاریکش نیست. 

بیکار بود. حوصله دمدمی‌اش سر رفته بود. بازیچه میخواست. نوک انگشتش بد جوری میخارید به دنبال سوراخ جدید میگردید. در خلقت قبلی‌اش که فرشتگان را خلق کرد، گدابازیاش گل کرده بود و دو تکه زیاد آمده از پر وپیت فرشتگان را با زحمت به پس و پیششان چسباند و سوراخشان را کیپ گرفت. به همین خاطر بود که وقتی شمایان را خلقید در ابتدا خواست اسم بنده جدید را سوراخ بگذارد، منتها ترسید که همگان به عقده همیشه پنهانیش پی ببرند. با من مشورت کرد. سکوتی پر معنی و سوزناکی کردم. من تنها کسی هستم که بعد از خلقتم سفته شده‌ام و هنوز که هنوز است میسوزم. سکوت کردم تا مرتکب اشتباهش شد چرا که هنوز جای حفره‌های که در میانگاهم ساخته بود بی امان میسوخت. تازه.....










لیست کل یادداشت های این وبلاگ